سازمانها در محیط متلاطم کسب و کار در تلاشند تا خود را چابک سازند و براي این منظور لازم میدانند نسبت به بازمهندسی فرايندهاي کسب و کار خود اقدام نمایند. انتخاب فرايند مستعد براي بازمهندسی میتواند در زمان کم و سرعت بالا امکان بهبود بیشتري را براي سازمان میسر نماید. این چکیده کامل
سازمانها در محیط متلاطم کسب و کار در تلاشند تا خود را چابک سازند و براي این منظور لازم میدانند نسبت به بازمهندسی فرايندهاي کسب و کار خود اقدام نمایند. انتخاب فرايند مستعد براي بازمهندسی میتواند در زمان کم و سرعت بالا امکان بهبود بیشتري را براي سازمان میسر نماید. این بدین معنی است که سازمان فرایندهايی را باید براي مهندسی مجدد انتخاب کند که بیشترین پتانسیل را بر اي تغییر داشته و همچنین بیشترین نتیجه را در جهت چابکی سازمان ایجاد کند. به دلیل بالا بودن نرخ شکست در مهندسی مجدد فرايندهای کسب و کار، ارزیابی میزان ریسک در این فرايندها بسیار اهمیت دارد. هدف این مقاله ارزیابی سطح ریسک بالقوه در موفقیت مهندسی مجدد فرايندهای کسب و کار میباشد. این تحقیق از باب نتایج، تحقیقی کاربردي بوده و از منظر متغیر، شامل متغیرهاي کیفی است و در دسته تحقیقات توصیفی قرار گرفته و به صورت پیمایشی انجام شدهاست. از آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی و از روایی ظاهری و محتوایی برای تأیید روایی استفاده شده است. برای بررسی فرضیههای تحقیق از همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. مطالعه موردی در شرکتهای کوچک و متوسط مرکز رشد دانشگاه فردوسی است. جنبه نوآوری تحقیق را میتوان ایجاد نگاهی جدید به بررسی تأثیر ریسک و میزان شکست در بازمهندسی فرايندهای کسب و کار برای اینگونه شرکتها دانست. با توجه به نتایج تحقیق، در بین ابعاد ریسک بالقوه بعد حمایت مدیریت و محیط کاری بر میزان موفقیت مهندسی مجدد فرايندهای کسب و کار بیشترین اثر را دارد.
پرونده مقاله
سازمانها به منظور ادامه حیات در محیطهای به شدت پویا و در حال تغییر کسب و کارها، نیازمند استفاده از ابزارها و فناوریهای نوین هستند تا بتوانند اطلاعات مورد نیاز مدیران خود را بهموقع، خلاصه شده و در حداقل زمان ممکن فراهم نمایند. شرکتهای کوچک و متوسط هم از این نیاز حیا چکیده کامل
سازمانها به منظور ادامه حیات در محیطهای به شدت پویا و در حال تغییر کسب و کارها، نیازمند استفاده از ابزارها و فناوریهای نوین هستند تا بتوانند اطلاعات مورد نیاز مدیران خود را بهموقع، خلاصه شده و در حداقل زمان ممکن فراهم نمایند. شرکتهای کوچک و متوسط هم از این نیاز حیاتی مستثناء نیستند. گفته میشود این نوع شرکتها قلب اقتصاد جهان امروز هستند و امروزه ترديدي در نقش و اهميت صنايع كوچك و متوسط براي رشد و توسعه اقتصادي كشورها وجود ندارد. شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند با استفاده از فناوریهای نوین، فرایندهای جدیدی چون مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت روابط با مشتری را به شکل مؤثرتری به کاربرند. یکی از مفاهیم نوین عرصه مدیریت کسب و کارها، هوشمندی کسب و کار است که میتواند دادههای مختلف، پراکنده و ناهمگون سازمانی را یکپارچه و منسجم کرده و با استفاده از روشها و برنامههای کاربردی، گزارشهای تحلیلی چندبعدی را برای تصمیمگیری مدیران سازمان فراهم کند. البته در کنار ویژگیهای فوق، یک سبک رهبری قدرتمند، متعهد و تحولگرا نیز باید وجود داشته باشد تا تسهیلکننده پیادهسازی مؤثر سیستمهای هوشمند ساز کسب و کارها باشد. در این مقاله ضمن معرفی مفهوم هوشمندی کسب و کار و رهبری تحولگرا، ضرورت استفاده از سیستمهای هوشمندی کسب و کار و نقش مدیران تحولگرا در شرکتهای کوچک و متوسط مورد بررسی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
امروزه موفقيت حال و آينده در رقابت بين سازمانها تا حد کمي مبتني بر تخصص راهبردي منابع فيزيکي و مالي و تا حد زيادي مبتني بر مديريت راهبردي دانش و داراييهاي دانشي خواهد بود. ظهور شرکتها و سازمانهایی که شالوده اصلی آنها مبتنی بر دانش و استفاده از ایدهها، خلاقیت و نوآ چکیده کامل
امروزه موفقيت حال و آينده در رقابت بين سازمانها تا حد کمي مبتني بر تخصص راهبردي منابع فيزيکي و مالي و تا حد زيادي مبتني بر مديريت راهبردي دانش و داراييهاي دانشي خواهد بود. ظهور شرکتها و سازمانهایی که شالوده اصلی آنها مبتنی بر دانش و استفاده از ایدهها، خلاقیت و نوآوریهاست، از واقعیتهای دنیای کسب و کار جدید است. از اين رو، در سطح جهان شاهد اتخاذ راهبردهاي گوناگوني براي افزايش اثربخشي فعاليتهاي علمي و فناورانه و انتقال دستاوردهاي آن به صنعت و بازار هستيم که در این بین پارکهای علمی از جمله راهکارهای مهم برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان هستند. آنچه بعد از شکلگیری اینگونه مراکز در اولویت قرار میگیرد، چگونگی اداره شرکتهای مستقر در پارکها است. بنابراين وظيفه سازمانها خلق محيطي براي مديريت دانش و داراييهاي دانشي است. به بيان روشنتر، امروزه چالش مديران آماده کردن محيط مناسب براي رشد و پرورش ذهن انسان در سازمان دانشمحور است. در واقع مديريت دانش مبحثي است که در آن يک سازمان آگاهانه و به طور فراگير دانش خود را به صورت منابع، اسناد و مهارتهاي انساني، جمعآوري و سازماندهي ميکند، به اشتراک ميگذارد و تجزيه و تحليل مينمايد. مديريت دانش با استفاده از ذخاير پنهان و آشکار دانش و ايجاد فرهنگ مبتني بر دانش، در پارکهاي علمي که محل تجمع سازمانهاي دانشبنيان هستند، ميتواند يک ابزار و شيوه موفق در جهت هرچه کاراتر نمودن آنها به شمار آيد.
پرونده مقاله
در دنیای امروز، بیشتر کشورهای جهان با تکیه بر نوآوری در پی افزایش بهرهوری و بهبود وضعیت اقتصادی خود هستند و یکی از مراکز مهم جهت انجام فعالیتهای نوآورانه، شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارکهای علم و فناوری هستند. هدف از این پژوهش شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤث چکیده کامل
در دنیای امروز، بیشتر کشورهای جهان با تکیه بر نوآوری در پی افزایش بهرهوری و بهبود وضعیت اقتصادی خود هستند و یکی از مراکز مهم جهت انجام فعالیتهای نوآورانه، شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارکهای علم و فناوری هستند. هدف از این پژوهش شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر ارتقای نوآوری در شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارک علم و فناوری یزد میباشد. به این منظور برای شناسایی شاخصهای مؤثر بر ارتقای نوآوری، از مقالات به روز دنیا، مطالعات صورت گرفته در این حوزه و همچنین از نظرات خبرگان در حوزه نوآوری استفاده شده است که در نهایت تعداد سی و هفت شاخص مورد تأیید خبرگان قرار گرفت و پس از طراحی پرسشنامه، از شاخصهای به دست آمده و تأیید روایی محتوایی و صوری آن توسط خبرگان، پرسشنامهها در اختیار مدیران و کارکنان شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارک علم و فناوری یزد قرار داده شد و تعداد 200 پرسشنامه تکمیل شد و دادههای به دست آمده از پرسشنامهها توسط تکنیک تاپسیس فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر این اساس سی و هفت شاخص موجود در پرسشنامه با توجه به پاسخهای ارائه شده توسط مدیران و کارکنان شرکتها، به ترتیب اهمیت آنها رتبهبندی شدند که کسب دانش و اطلاعات جدید و دسترسی به فناوریهای جدید و پیشرفته به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر ارتقای نوآوری در شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارک علم و فناوری یزد شناخته شدند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و کارآفرینی شرکتهاي تولیدی استان گیلان است. كارآفريني، فراينــدي است كه منجر به ايجــاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد ميگردد که عبارت اسـت از فراينـد ايجـاد ارزش از راه تشكيل مجموعه منحصر به فردي از منابع به منظور بهرهگيري از فر چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و کارآفرینی شرکتهاي تولیدی استان گیلان است. كارآفريني، فراينــدي است كه منجر به ايجــاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد ميگردد که عبارت اسـت از فراينـد ايجـاد ارزش از راه تشكيل مجموعه منحصر به فردي از منابع به منظور بهرهگيري از فرصتها. با توجه به اهمیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی ميباشد. جامعه آماری پژوهش را مدیران شرکتهاي تولیدی استان گیلان تشکیل ميدهد که در سال 1391، از بين 207 مدیر شرکتهاي تولیدی، 119 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههاي هوش سازمانی آلبرخت و کارآفرینی رابینزاستفاده شد، پس از تأیید سنجش روایی پرسشنامهها از طریق روش محتوایی و پایایی، از طریق آلفای کرونباخ (87/0= α)، اطلاعات به دست آمده با انجام محاسبات آماری توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین تکتک مؤلفههاي هوش سازمانی (بينش راهبردي، سرنوشت مشترك، تمايل به تغيير، جرأت و شهامت، اتحاد و توافق، كاربرد دانش و فشار عملكرد) با مؤلفههاي کارآفرینی (خلاقیت، ریسکپذیری، استقلال طلبی، انگیزش، عزم و اراده، اعتقاد به مقدسات) رابطه معنا داری وجود دارد. به نظر ميرسد برای توسعه شرکتهاي تولیدی علاوه بر ارتقاء ابزارهای هوشمند تولیدی و توجه به فناوری باید سعی در ایجاد تعامل بین نیروی انسانی (به عنوان سرمایههاي هوش سازمانی) و ابزار هوشمند شود.
پرونده مقاله
مراکز رشد فناوری، ارتباط بین فناوری، سرمایه و دانش فنی را به نحو مؤثری برقرار میکنند تا بدین وسیله زمینه ایجاد و توسعه شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، افزایش توانمندیهای کارآفرینان و تسریع در بهرهبرداری از فناوریها را فراهم نمایند. مراکز رشد فناوری با ارائه مجموعهای ا چکیده کامل
مراکز رشد فناوری، ارتباط بین فناوری، سرمایه و دانش فنی را به نحو مؤثری برقرار میکنند تا بدین وسیله زمینه ایجاد و توسعه شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، افزایش توانمندیهای کارآفرینان و تسریع در بهرهبرداری از فناوریها را فراهم نمایند. مراکز رشد فناوری با ارائه مجموعهای از خدمات حمایتی کسب و کار که توسط تیم مدیریتی مرکز ارائه میشود، شامل همکاری در تهیه برنامههای کسب و کار و بازاریابی، کمک به تکمیل تیم کاری، فراهم نمودن سرمایههای مورد نیاز و دسترسی آسان به مجموعهای از خدمات تخصصی و ویژه به شکلگیری شرکتها و مؤسسات دانشبنیان کمک میکنند. به بیانی دیگر این مراکز فضاهای قابل انعطاف، امکانات مشترک و خدمات اداری و مالی در اختیار این شرکتها قرار میدهند. هدف اصلی مراکز رشد فناوری، ایجاد شرکتهای موفقی است که قابلیت ادامه حیات در خارج از مرکز رشد را دارا باشند. برای دستیابی به این هدف، مشارکت و حمایت ذینفعان شامل حامیان مالی منطقهای و ملی، سرمایهگذاران خطرپذیر، فنآفرینان، مدیران و کارکنان مرکز رشد حیاتی است. ذینفعان مرکز رشد به پایداری منابع مالی مرکز، پیشبرد اهداف شرکتهای فناوری مستقر و همکاری با اعضای هیأت امنا کمک کرده و به طور کلی سهم عمدهای در موفقیت مرکز رشد دارند. هدف از این مقاله تشریح دلیل مشارکت ذینفعان در مدیریت مرکز رشد و ضرورت برقراری ارتباط سالم با آنها برپایه مجموعهای از انتظارات مورد نظر میباشد.
پرونده مقاله
اقتصاد دانشبنيان اقتصاد نوینی است كه در آن توليد، توزيع و استفاده از دانش، منبع اصلي رشد و ايجاد ثروت است. موتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. شركتها و مؤسسات دانشبنيان شركت يا مؤسسه خصوصي يا تعاوني است كه به منظور همافزايي علم و ثروت، توسعه اقت چکیده کامل
اقتصاد دانشبنيان اقتصاد نوینی است كه در آن توليد، توزيع و استفاده از دانش، منبع اصلي رشد و ايجاد ثروت است. موتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. شركتها و مؤسسات دانشبنيان شركت يا مؤسسه خصوصي يا تعاوني است كه به منظور همافزايي علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمي و اقتصادي (شامل گسترش و كاربرد اختراع و نوآوري) و تجاريسازي1 نتايج تحقيق و توسعه (شامل طراحي و توليد كالا و خدمات) در حوزه فناوريهاي برتر و با ارزش افزوده فراوان به ويژه در توليد نرمافزارهاي مربوط تشكيل ميشود. شرکتهای دانشبنیان را میتوان به دو دسته خرد (شرکتهای رایج محصولمحور) و کلان (هلدینگ یا مادر تخصصی) تقسیم کرد. شرکتهای دانشبنیان خرد دارای قابلیتهای مهمی چون ایجاد اشتغال، رقابت مثبت، زایش و توسعه هستند و متناسب با اقتصادهای در حال رشد میباشند. ساختار سازمانی شرکتها اهمیت فراوانی در ایفای نقش بهینه آنها دارند. ماهیت و نوع فعالیت سازمانها و شرکتها در تعیین ساختار سازمانی آنها تعیین کننده میباشند. در این مطالعه ساختارهای سازمانی مختلف شامل وظیفهای، محصول محور، منطقهای، ماتریسی، پیوندی، افقی، شبکهای، مشارکتی، ستارهای، شبدری و مجازی بررسی شد و الگوی مناسب برای شرکتهای دانشبنیان تعیین گردید. بر اساس نتایج و دیدگاه محققان این مطالعه به نظر میرسد ساختار و الگوی سازمانی تلفیقی "افقی تیمی، شبکهای و مجازی" برای شرکتهای دانشبنیان مفید و مؤثر میباشد و میتواند موجب افزایش بهرهوری آنها باشد، لذا به عنوان الگویی مناسب برای ساختار سازمانی شرکتهای دانشبنیان خرد پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله
امروزه نقش کسب و کارهاي کوچک و متوسط (SME ها) در پيشرفت و توسعه کشورها نقشي حياتي و غير قابل انکار است. سرمايهگذاري بر روي اين نوع کسب و کارها به توسعه اقتصاد دانش محور منجر ميشود. در کشور ما نيز اخيرا اين مسئله بيشتر مورد توجه قرار گرفته و نهادهاي حمايتي مورد توجه چکیده کامل
امروزه نقش کسب و کارهاي کوچک و متوسط (SME ها) در پيشرفت و توسعه کشورها نقشي حياتي و غير قابل انکار است. سرمايهگذاري بر روي اين نوع کسب و کارها به توسعه اقتصاد دانش محور منجر ميشود. در کشور ما نيز اخيرا اين مسئله بيشتر مورد توجه قرار گرفته و نهادهاي حمايتي مورد توجه دولت واقع شده است.
با توجه به نقش مهم اين سازمان هاي نوپا، بررسي عوامل کليدي موفقيت آنها، از اهميت ويژهاي برخوردار است. در اين پژوهش، عواملي که از ديدگاه مديران اين شرکتها در موفقيت اين نوع سازمانها موثرند، به ترتيب اهميت اولويت بندي شده است. اين مقاله در دو بخش کلي ارائه شده است؛ بخش اول به بررسي عوامل موفقيت واحدهاي فناوري اختصاص دارد و در بخش دوم پيشنهادات و راهکارهايي براي رفع موانع پيشرفت ارائه شده است.
پرونده مقاله
در بسیاری از کشورها، شرکتهای کوچک و متوسط بخصوص شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری بعنوان موتور اقتصادی عمل میکنند و بازاریابی یک فعالیت مهم در این کسب و کارها میباشد. امّا، درک بازاریابی، کارکردها، نقش و اهمیت آن از سوی مدیران/مالکان این شرکتها و نیز موانع موج چکیده کامل
در بسیاری از کشورها، شرکتهای کوچک و متوسط بخصوص شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری بعنوان موتور اقتصادی عمل میکنند و بازاریابی یک فعالیت مهم در این کسب و کارها میباشد. امّا، درک بازاریابی، کارکردها، نقش و اهمیت آن از سوی مدیران/مالکان این شرکتها و نیز موانع موجود از سوالات و ابهاماتی است که بایستی بدان پاسخ داده شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازاریابی در شرکتهای کوچک و متوسط مستقر در پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی انجام گرفته است. برای رسیدن به اهداف پژوهش از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران/مالکان شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی بوده که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 10 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای اولیه با انجام مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش استقرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بازاریابی بعنوان مجموعه فعالیتها و اقداماتی که در شرکتهای بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد، چندان در شرکتهای مورد مطالعه درک نشده بود. امّا، ارتباطات بازاریابی دهان به دهان، شناخت نیاز مشتریان و داشتن تعامل و روابط بلندمدت با مشتری از جمله مهمترین فعالیتها و اقدامات بازاریابی در این شرکتها بود که بیشترین نقش را در رشد و بقای آنها داشته است. تمرکز مصاحبهشوندگان بیشتر بر اجرای روزمره برخی وظایف بازاریابی محدود شده و در زمینه اجرای طرح بازاریابی به صورت جامع، از تخصص و منابع مالی کافی برخوردار نبودند.
پرونده مقاله
توجه به جایگاه و نقش شرکتهای دانشبنیان در پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی کشور بسیار مهم جلوه میکند. این در حالی است تولیدات بدیع و نوآورانه تأثیر بسزایی در عملکرد این کسبوکارها ایجاد میکند، اگر با توجه به اقتضای محیط و نیاز بازار ارائه شوند وگرنه نوآوری انجامگرفته چکیده کامل
توجه به جایگاه و نقش شرکتهای دانشبنیان در پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی کشور بسیار مهم جلوه میکند. این در حالی است تولیدات بدیع و نوآورانه تأثیر بسزایی در عملکرد این کسبوکارها ایجاد میکند، اگر با توجه به اقتضای محیط و نیاز بازار ارائه شوند وگرنه نوآوری انجامگرفته با تلاش و هزینه زیادی که برای یک سازمان دانشبنیان در پی داشته است، مورد قبول بازار قرار نگرفته و حذف خواهد شد. از طرفی با مطرحشدن موضوع پویایی محیط و آشفتگی در بازارهای کنونی، لزوم توجه به این کسبوکارها بیشازپیش پررنگتر میشود. شرکتهای دانشبنیان بر پایه نوآوری در کسبوکارها بنا شدهاند. این در حالی است که وجود آشفتگی در بازارها و پویایی محیط، توجه به ابعاد راهبردهای نوآوری را در شرایط مختلف محیطی مهم جلوه میدهد و کسبوکار دانشبنیانی که نوآوری را همسو با شرایط محیط مدنظر نداشته باشد در نوآوری شکست خواهد خورد و عملکرد خوبی نخواهد داشت. هدف این پژوهش بررسی تناسب راهبردی بین راهبردهای نوآوری و عملکرد کسبوکار با نقش تعدیلگر آشفتگی بازار و پویایی محیط میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 115 شرکت دانشبنیان در استان آذربایجانشرقی میباشد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد و فرضیهها با نرمافزار AMOS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که راهبرد نوآوری محصول و فرایند با عملکرد کسبوکار شرکتهای دانشبنیان رابطه مثبت و معنیداری دارند. این در حالی است که نتایج آزمون تعدیلگری چنین نشان داد که نوآوری فرایند در پویایی محیط بالا و نوآوری محصول در آشفتگی بازار بالا تناسب راهبردی قابل قبول با محیط دارند و بهتر عمل میکنند.
پرونده مقاله
در دنیای کنونی، بقای هر سازمان یا شرکت نیازمند توانایی رقابتپذیری آن با سایر سازمانها میباشد و از آنجاییکه نوآوری یکی از مهمترین محرکهای رقابتپذیری شرکتها محسوب میگردد، قادر است با ایجاد پویایی، بقای سازمانها را حفظ کند؛ از طرفی یکی از چالشهای هر سازمان برای چکیده کامل
در دنیای کنونی، بقای هر سازمان یا شرکت نیازمند توانایی رقابتپذیری آن با سایر سازمانها میباشد و از آنجاییکه نوآوری یکی از مهمترین محرکهای رقابتپذیری شرکتها محسوب میگردد، قادر است با ایجاد پویایی، بقای سازمانها را حفظ کند؛ از طرفی یکی از چالشهای هر سازمان برای انجام نوآوری، بحث تأمین مالی میباشد و از آنجاییکه دولتهای سراسر جهان برنامههایی برای حمایت از نوآوری شرکتهای کوچک و متوسط و دانشبنیان دارند، هدف از مقاله حاضر، بررسی تأثیر حمایتهای مالی دولت بر نوآوری شرکتهای دانشبنیان میباشد. برای تحلیل این موضوع از دادههای پیمایش نوآوری ایران در بازه زمانی سال 1391 تا 1393 استفاده شده است. اجرای طرح ملی پیمایش نوآوری توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در راستای ارتقای ظرفیتهای نوآورانه و فناورانه در کشور و گذار به اقتصاد دانشبنیان انجام شده است. تعداد شرکتهای دانشبنیان در این بازه زمانی، 1300 شرکت بوده که از این میان نمونهای تصادفی به تعداد 306 شرکت از انتخاب شده است. روش تحقیق حاضر مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس میباشد و برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشاندهنده آن است که حمایتهای مالی دولت بر نوآوریهای فرایندی، بازاریابی و سازمانی شرکتهای دانشبنیان، تأثیر مثبتی داشته است درحالیکه این شرایط برای نوآوری محصولی وجود ندارد.
پرونده مقاله
اقتصاد دایرهای رویکردی ارزشمند برای دستیابی به مفهوم پایداری است که سبب برابری اجتماعی، رشد و توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست میگردد.هدف اصلی از این پژوهش، ارائه یک مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان بود. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای چکیده کامل
اقتصاد دایرهای رویکردی ارزشمند برای دستیابی به مفهوم پایداری است که سبب برابری اجتماعی، رشد و توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست میگردد.هدف اصلی از این پژوهش، ارائه یک مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان بود. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای بنیادی- توسعهای و به لحاظ موضوع و ماهیت از رویکرد پژوهشهای کیفی از نوع اکتشافی بوده و از نظریه داده بنیاد (سیستماتیک) استفاده شده است. دادهها از طریق منابع مستند (کتاب، مقاله، رساله) و مصاحبههای نیمه ساختار یافته با 15 نفر از صاحبنظران و خبرگان دانشگاهی و غیر دانشگاهی از طریق نمونه گیری هدفمند نظری تا اشباع اطلاعات مورد نیاز و کفایت نظری، جمع آوری شد. دادهها بر مبنای نظریه داده بنیاد در چارچوب کدهای باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل دادههای کیفی حاصل از پژوهش، منجر به ارائه مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای با 124 مقوله، 17 مقوله محوری و 6 عامل اصلی، در قالب ابعاد 6 گانه شامل شرایط علی (2مقوله)، پدیده اصلی (مدل کسب و کار دایرهای)، راهبرد (4 مقوله)، ویژگیهای زمینهای (5 مقوله)، شرایط مداخلهگر (2مقوله) و پیامد (4مقوله) شد. مدل حاصل از این پژوهش میتواند راهگشای دست اندرکاران، برنامهریزان و مدیران شرکتهای دانش بنیان جهت تولید و توزیع کالا و خدمات در قرن حاضر باشد.
پرونده مقاله